سلام به همه شما همراهان یومیکس و علاقهمندان دنیای پرهیجان رمزارزها! احتمالاً اسم DAO یا «سازمان خودگردان غیرمتمرکز» به گوشتان خورده؛ ساختارهای نوآورانهای که توسط کد و جامعه اداره میشوند. امروز میخواهیم یکی از غولهای این حوزه، یعنی BitDAO را زیر ذرهبین ببریم؛ پروژهای که با خزانه عظیم و اهداف بلندپروازانهاش سروصدای زیادی به پا کرد و داستانی جذاب از تکامل در دنیای کریپتو دارد.
BitDAO دقیقاً چه بود؟ معرفی یک غول DAO
بیایید از پایه شروع کنیم. BitDAO (بیتدائو) یک «سازمان خودگردان غیرمتمرکز» (Decentralized Autonomous Organization – DAO) بود. اما DAO یعنی چه؟ تصور کنید شرکتی دارید که بهجای مدیرعامل و هیئتمدیره، توسط دارندگان توکنهای آن شرکت و قوانین نوشته شده در کد (قراردادهای هوشمند) اداره میشود. تصمیمگیریها از طریق رأیگیری شفاف و دموکراتیک انجام میشود و همه چیز روی بلاکچین ثبت میگردد.
BitDAO یکی از بزرگترین و جاهطلبانهترین نمونههای DAO در زمان فعالیتش بود. مأموریت اصلی آن، حمایت مالی و استراتژیک از توسعهدهندگان و پروژههای فعال در حوزه وب ۳.۰ (Web3) و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) بود. هدف نهایی؟ کمک به ساخت یک اقتصاد غیرمتمرکز و توکنیزه شده که در آن، قدرت و کنترل بهجای نهادهای متمرکز، در دست جامعه و کاربران باشد.
پشتوانه قدرتمند: نقش صرافی Bybit
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد BitDAO، حمایت قوی صرافی رمزارزی شناختهشدهی Bybit بود. Bybit متعهد شده بود که بخش قابل توجهی از درآمد حاصل از معاملات فیوچرز خود را بهصورت منظم به خزانه BitDAO واریز کند. این تعهد، BitDAO را به یکی از دارندگان بزرگترین خزانههای مالی در میان تمام DAOها تبدیل کرد. این خزانه عظیم، پشتوانه مالی لازم برای سرمایهگذاری در پروژههای نوآورانه و حمایت از اکوسیستم وسیعتر وب ۳.۰ را فراهم میکرد.
نکته مهم: با وجود حمایت Bybit، هدف BitDAO همیشه حفظ ساختار غیرمتمرکز و واگذاری قدرت تصمیمگیری به دارندگان توکن BIT (توکن حاکمیتی پروژه) بود.
اهداف و چشمانداز BitDAO: فراتر از یک خزانه داری
BitDAO فقط یک صندوق سرمایهگذاری غیرمتمرکز نبود؛ بلکه چشمانداز وسیعتری داشت. اهداف کلیدی این پروژه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- تأمین مالی پروژههای نوآورانه: شناسایی و سرمایهگذاری در تیمها و ایدههای برتر در فضای DeFi، NFT، GameFi و سایر بخشهای وب ۳.۰.
- حمایت از توسعهدهندگان: ارائه گرنت (کمکهزینه)، منابع و پشتیبانی فنی به توسعهدهندگان برای ساخت ابزارها و زیرساختهای مورد نیاز اکوسیستم غیرمتمرکز.
- ایجاد مشارکتهای استراتژیک: همکاری با سایر پروتکلها، پروژهها و DAOها برای تقویت اکوسیستم و ایجاد همافزایی.
- مدیریت خزانه بهینه: استفاده از استراتژیهای مختلف DeFi برای رشد و حفظ ارزش داراییهای موجود در خزانه و تأمین نقدینگی در صورت نیاز.
- توانمندسازی جامعه: دادن قدرت تصمیمگیری واقعی به دارندگان توکن BIT از طریق مکانیزمهای حاکمیتی شفاف.
در واقع، BitDAO خود را بهعنوان یک «DAO ی همکار» (Partner DAO) میدید که بهجای رقابت، به دنبال همکاری و رشد جمعی اکوسیستم بود. آنها باور داشتند که با حمایت از بهترینها، کل فضای کریپتو و وب ۳.۰ منتفع خواهد شد.
توکن BIT: کلید حاکمیت و قلب تپنده BitDAO
هر DAO برای اجرای مکانیزم حاکمیتی خود به یک توکن نیاز دارد. در BitDAO، این نقش بر عهده توکن BIT بود. دارندگان توکن BIT، مالکان واقعی و تصمیمگیرندگان نهایی پروژه محسوب میشدند.
نقشهای اصلی توکن BIT:
- حاکمیت (Governance): اصلیترین کاربرد BIT، مشارکت در فرآیندهای تصمیمگیری بود. دارندگان BIT میتوانستند پیشنهادهای جدیدی را (مثلاً برای سرمایهگذاری در یک پروژه خاص یا تغییر در استراتژی مدیریت خزانه) مطرح کنند یا به پیشنهادهای ارائهشده توسط دیگران رأی دهند. وزن رأی هر فرد معمولاً متناسب با تعداد توکنهای BIT بود که در اختیار داشت یا استیک کرده بود.
- دسترسی به خزانه: توکن BIT بهنوعی نماینده بخشی از ارزش خزانه عظیم BitDAO بود. هرچند دارندگان مستقیماً نمیتوانستند داراییهای خزانه را برداشت کنند، اما از طریق حق رأی خود، بر نحوه تخصیص و مدیریت این داراییها تأثیرگذار بودند.
- کاربردهای بالقوه آتی: همیشه این پتانسیل وجود داشت که با توسعه اکوسیستم BitDAO، کاربردهای بیشتری برای توکن BIT تعریف شود، مانند استفاده در محصولات و سرویسهای ساختهشده توسط پروژههای تحت حمایت BitDAO.
مکانیسم حاکمیتی BitDAO به این صورت عمل میکرد که هر پیشنهادی (Proposal) باید ابتدا در انجمنهای گفتگو (Forums) مطرح و مورد بحث قرار میگرفت. پس از رسیدن به یک اجماع نسبی، پیشنهاد بهصورت رسمی برای رأیگیری روی زنجیره (On-chain Voting) ارائه میشد و دارندگان BIT با استفاده از کیف پولهای خود رأی میدادند. این فرآیند تضمین میکرد که تصمیمات مهم با مشارکت و تأیید جامعه اتخاذ شوند.
خزانه غولپیکر BitDAO: موتوری برای نوآوری
شاید برجستهترین ویژگی BitDAO که آن را از بسیاری DAOهای دیگر متمایز میکرد، خزانه (Treasury) بسیار بزرگ آن بود. در اوج فعالیت، ارزش داراییهای موجود در خزانه BitDAO به میلیاردها دلار میرسید! این خزانه عمدتاً از طریق کمکهای مستمر Bybit (همانطور که اشاره شد) و همچنین از طریق رشد ارزش داراییهای خود (مانند توکنهای BIT و سایر رمزارزها) تأمین مالی میشد.
محتویات و مدیریت خزانه:
خزانه BitDAO شامل ترکیبی از داراییهای دیجیتال مختلف بود، از جمله:
- مقادیر زیادی از توکن BIT
- رمزارزهای اصلی مانند اتریوم (ETH)
- استیبلکوینهایی مانند USDC و USDT
- توکنهای پروژههایی که BitDAO در آنها سرمایهگذاری کرده بود.
مدیریت این خزانه عظیم خود یک چالش بزرگ بود. جامعه BitDAO از طریق رأیگیری تصمیم میگرفت که چگونه از این منابع استفاده کند:
- سرمایهگذاری مستقیم: خرید توکن یا سهام در پروژههای وب ۳.۰ آیندهدار.
- تأمین نقدینگی (Liquidity Provisioning): استفاده از داراییها در پروتکلهای DeFi برای کسب سود و حمایت از بازار توکنهای مرتبط.
- گرنت به توسعهدهندگان: کمکهای مالی بلاعوض به تیمهای سازنده ابزارها و زیرساختهای مفید.
- تبادل توکن (Token Swaps): مبادله بخشی از توکنهای BIT با توکنهای پروژههای استراتژیک دیگر برای ایجاد همسویی و همکاری بلندمدت.
- بازخرید توکن (Token Buybacks): در برخی موارد، جامعه میتوانست رأی به استفاده از بخشی از خزانه برای خرید توکن BIT از بازار بدهد تا ارزش آن را حمایت کند یا مکانیزمهای تشویقی ایجاد کند.
تصور کنید یک صندوق سرمایهگذاری بسیار بزرگ دارید که بهجای چند مدیر، توسط هزاران نفر از طریق رأیگیری دموکراتیک مدیریت میشود و هدفش نه فقط کسب سود، بلکه کمک به رشد یک صنعت نوپا (وب ۳.۰) است. این قدرت و پتانسیل خزانه BitDAO بود.
از BitDAO به Mantle Network: یک تکامل بزرگ و ضروری
داستان BitDAO در اینجا به پایان نمیرسد، بلکه وارد فصل جدید و هیجانانگیزی میشود. در سال ۲۰۲۳، جامعه BitDAO از طریق یک رأیگیری حاکمیتی مهم (MIP-22)، تصمیم به یک ادغام بزرگ و تغییر نام تجاری (Rebrand) گرفت. نتیجه این تصمیم، تولد Mantle Network بود.
چرا این تغییر اتفاق افتاد؟
دلایل متعددی برای این ادغام و تکامل وجود داشت:
- یکپارچگی و همافزایی: BitDAO پیش از این، از توسعه یک راهکار لایه ۲ اتریوم به نام Mantle Network حمایت مالی میکرد. این دو پروژه اهداف همسویی داشتند و ادغام آنها باعث ایجاد یک اکوسیستم واحد، قدرتمندتر و کارآمدتر میشد.
- تمرکز استراتژیک: با ادغام، تمرکز از یک DAO سرمایهگذار صرف، به سمت توسعه و پشتیبانی یک اکوسیستم کامل با محوریت راهکار لایه ۲ Mantle تغییر یافت. این راهکار لایه ۲، خود به بستری برای رشد پروژههای DeFi و وب ۳.۰ تبدیل میشود.
- سادهسازی برند و حاکمیت: داشتن دو برند مجزا (BitDAO و Mantle) و دو توکن بالقوه (BIT و توکن آینده Mantle) میتوانست باعث سردرگمی شود. ادغام، این ساختار را ساده کرد و توکن MNT را بهعنوان تنها توکن حاکمیتی اکوسیستم معرفی نمود.
- استفاده بهینه از خزانه: خزانه عظیم BitDAO اکنون بهطور مستقیم در خدمت توسعه و رشد اکوسیستم Mantle Network قرار گرفت و از آن برای تأمین مالی زیرساختها، جذب توسعهدهندگان و کاربران، و ایجاد انگیزهها استفاده میشود.
Mantle Network چیست؟
Mantle Network یک راهکار مقیاسپذیری لایه ۲ (Layer 2) برای اتریوم است. هدف اصلی آن، افزایش سرعت تراکنشها و کاهش کارمزدها در شبکه اتریوم، بدون به خطر انداختن امنیت آن است. Mantle از یک معماری «ماژولار» (Modular) استفاده میکند که به آن اجازه میدهد اجزای مختلف خود (مانند اجرای تراکنش، دسترسی به داده و نهاییسازی) را بهینهسازی کند. این شبکه با ماشین مجازی اتریوم (EVM) سازگار است، به این معنی که توسعهدهندگان میتوانند بهراحتی برنامههای غیرمتمرکز (dApps) خود را از اتریوم به Mantle منتقل کنند.
میراث BitDAO در Mantle
بسیار مهم است که بدانیم Mantle Network صرفاً یک پروژه جدید نیست، بلکه تکاملیافتهی BitDAO است. اصول حاکمیت غیرمتمرکز، خزانه عظیم، و جامعه فعال BitDAO، همگی به اکوسیستم Mantle منتقل شدهاند. توکن MNT اکنون همان نقشی را ایفا میکند که توکن BIT قبلاً داشت: قدرت بخشیدن به جامعه برای تصمیمگیری در مورد آینده شبکه و مدیریت خزانه.
بنابراین، هرچند نام BitDAO دیگر بهعنوان یک نهاد فعال مطرح نیست، اما روح، منابع و جامعه آن در قالب Mantle Network به حیات خود ادامه میدهد و نقشی کلیدی در آینده راهکارهای لایه ۲ و اکوسیستم اتریوم ایفا خواهد کرد.
جمعبندی: میراث BitDAO و آینده روشن Mantle
خب، دوستان عزیز یومیکس، سفری داشتیم به دنیای BitDAO؛ یکی از پیشگامان بلندپرواز در حوزه سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز. دیدیم که چگونه با یک خزانه عظیم و چشماندازی برای حمایت از وب ۳.۰، توانست توجه زیادی را به خود جلب کند و نقش مهمی در تأمین مالی نوآوری ایفا نماید.
یاد گرفتیم که توکن BIT کلید حاکمیت در این اکوسیستم بود و جامعه چگونه از طریق رأیگیری، مسیر پروژه را تعیین میکرد. مهمتر از همه، متوجه شدیم که داستان BitDAO با یک تکامل بزرگ به Mantle Network گره خورده است؛ یک راهکار لایه ۲ قدرتمند که میراث، منابع و جامعه BitDAO را به ارث برده و حالا با توکن MNT، به مسیر خود برای ساختن آیندهای غیرمتمرکز ادامه میدهد.
BitDAO نمونهای عالی از پویایی و تحول در دنیای کریپتو است؛ جایی که ایدهها رشد میکنند، سازگار میشوند و برای دستیابی به اهداف بزرگتر، تکامل مییابند. هرچند دیگر نام BitDAO را به تنهایی نمیشنویم، اما تأثیر و منابع آن همچنان از طریق Mantle Network زنده و پویاست.
امیدواریم این تحلیل جامع به شما کمک کرده باشد تا درک بهتری از BitDAO و جایگاه آن در تاریخچه DAOها و تکاملش به Mantle Network پیدا کنید. دنیای رمزارزها پر از این داستانهای جذاب است و ما در یومیکس همیشه در کنار شما هستیم تا پیچیدگیهای آن را ساده کنیم.